اگر در مسیر پرسونال برندینگ گام برمیدارید، قبلا به سطح قابل توجهی در اولویتبندی کارها و مدیریت زمان رسیدهاید و به احتمال زیاد با ماتریس آیزنهاور آشنایی دارید. در بسیاری از اپلیکیشنها و کتابهای موفقیت از این ماتریس به عنوان یک روش اصلی اولویتبندی کارها نام برده شده و نویسندگان پرفروش و مطرحی مثل استیفن کاوی نیز به قدری به ترویج این ماتریس پرداختهاند که این ماتریس به نام ماتریس استیفن کاوی نیز شناخته میشود.
اما احتمالا شما هم مثل اغلب افراد، از این ماتریس فقط برای موفقیت در کسبوکار و امور حرفهای استفاده میکنید، در حالی که در دستورنامه سولو تاکید داریم که برند شخصی شما باید در ارتباط با تمام انواع مخاطبان بهصورت یکپارچه توسعه پیدا کند. به این ترتیب در کاربرد ماتریس آیزنهاور برای برندینگ شخصی پیشنهاد میکنم تمام جنبههای فلسفه برند شخصی خود را در نظر بگیرید.
یادآوری ماتریس آیزنهاور
۱- مهم و فوری: همین حالا انجام بدهید | ۲- مهم و غیرفوری: برنامهریزی کنید |
۳- کماهمیت و فوری: تفویض کنید | ۴- کماهمیت و غیرفوری: حذف کنید |
کاربرد ماتریس آیزنهاور در پرسونال برندینگ
همانطور که بالاتر مطرح کردم، قاعدتا شما روشهای موفقی برای اولویتبندی کارها دارید. اما در دستورنامه سولو از شما خواسته شده که در فاز اول یعنی فاز کشف ابتدا از طریق پرسشنامهها و آزمونها و ابزارهایی که در اختیارتان قرار میگیرد، جنبههای مختلف برند شخصی خود را کشف کنید، سپس در فاز توسعه به تدوین برنامههای جامع استراتژیک و عملیاتی برای برندینگ شخصی خود بپردازید، سپس در فاز سوم یعنی فاز دیزاین جنبههای ملموس و ارتباطی برند شخصی خود را طراحی کنید و پس از انجام تمام این کارها در فاز چهارم یعنی فاز ارائه برند شخصی خود را به شکل یکپارچه در تمامی نقاط دسترسی ارائه کنید.
آیا تا رسیدن به فاز چهارم این فرایند که ممکن است برای طی کردن آن یک سال یا بیشتر زمان لازم داشته باشید، نباید اقدامی انجام بدهید؟
لازم به توجه است که رویکرد سولو به برندینگ شخصی، رویکرد بازآفرینی است. شما همین حالا هم در بین مخاطبان خود با ویژگیهای مشخصی شناخته شدهاید و شخصیت منحصربهفردی را در ذهن و قلب مخاطبان تداعی میکنید. بنابراین عملا کاری که برای برندینگ شخصی خود انجام میدهید، عملا بازآفرینی برندی است که در حال حاضر موجود است.
به این ترتیب، دستورنامه سولو طوری طراحی شده که در تمام فازها همواره در حال نوشتن و اقدام باشید و به شکل عملی و عملیاتی روی برند شخصی خود کار کنید. در هر فاز یک چرخه چهارگانه اقدام را طی میکنید که همانها هم اولویتبندی اهمیت و ضروریت دارند. در برخی موارد از شما خواسته شده که از پرداختن به موارد دشوار بگذرید و پس از گذراندن بخشهای بعدی، دوباره برگردید و فعالیت جامانده را انجام دهید. برعکس، در برخی موارد – مثل تمرینات غرقگی در کشف عمیق در فاز اول – از شما خواسته شده تا آن تمرینها را تکمیل نکردید به سراغ تمرینهای دیگر نروید.
جمعبندی
ماتریس آیزنهاور را فقط در حوزه شغلی و کسبوکار بهکار نبرید. برای اینکه ویژگیهای یکپارچه و همافزایی در تمام ارتباطات خود به مخاطبانتان منتقل کنید، نیاز دارید تمام جنبههای زندگی خود را در تمام ارتباطات خود به صورت یکپارچه درنظر بگیرید و برای حفظ و بهبود هر کدام، برنامهریزی کنید. بنابراین در لیستهایی که مینویسید، موارد مربوط به زندگی شخصی و خانواده و سرگرمی و سلامتی را نیز حتما جای دهید.

نهایتا مهمتر از اینکه دقیقا یک ماتریس بکشید یا لیستی از کارهای خود تهیه کنید یا اینکه تعدادی استیکر روی دیوار بزنید، این است که «خودتان» تصمیم بگیرید کدام کارها مهم و ضروری هستند و باید حتما خودتان انجامشان دهید، کدامها را بعدا انجام دهید، کدامها را به دیگران بسپارید و کدام کارها را کلا حذف کنید.