میخواهید تصمیم بگیرید:
- چند سال در شغلی که دوست ندارید کار کنید یا نه.
- قیمت یک محصول را پایینتر از قیمت بازار بدهید یا نه.
- کارمندی را بابت خطایی اخراج کنید یا نه.
- مهاجرت کنید یا نه.
چه با دل خود تصمیم بگیرید چه با عقل، چه بر اساس احساسات خود تصمیم بگیرید چه بر اساس مصلحت، چیزی که شما را در دوراهیهای تصمیمگیری پیش میبرد، ارزشهایی هستند که عمیقا بهشان باور دارید. همان ارزشهای فردی شما باعث میشوند که نهایتا جانب عقل را بگیرید یا جانب احساس را.
پس اگر مدیر هستید یا به هر نحوی با تصمیمگیریهای مهم سروکار دارید، لازم است ارزشهای فردی خود را بشناسید و آنها را در قالب یک بیانیه برای خود مرتب کنید تا با مرور آنها، مثل افراد حرفهای، همیشه در ناخودآگاهتان، بر اساس ارزشهای مشخص تصمیم بگیرید.

لیست ارزشهای فردی در کتابهای موفقیت
یکی از ویژگیهای پرسونال برندها این است که هواداران و مخاطبانشان، تعدادی ارزش مشخص و برجسته را در شخصیت و رفتار و عملکرد ایشان در اجتماع درک میکنند. بسیاری از افراد موفق، در کتابها و سخنرانیهایشان، ارزشهای محوری که بهشان پایبند هستند را به عنوان ارزشهای محوری که هر انسان حرفهای باید در خود بپرورد معرفی میکنند. مثل:
- ایجاد و توسعه انضباط شخصی یا self-discipline
- تسلیم نشدن در برابر شکستهای حرفهای
- یادگیری و اقدام به یادگیری هدفمند
به این ترتیب، ما متوجه میشویم که نویسنده آن کتاب، توصیه میکند هر بار که بین بیخیال بودن و منظم بودن شک داشتیم، حتما نظم و انضباط شخصی را انتخاب کنیم. یا هر بار که شک داشتیم یادگرفتن چیزی به درد ما میخورد یا شک داشتیم که ارزشش را دارد یا نه، اگر ما را به هدفمان نزدیکتر میکند، حتما برای یادگیری هزینه کنیم و وقت بگذاریم.
گام ۱: کشف ارزشهای فردی
دکتر اللهوردی در یکی از کارگاههای پرسونال برندینگ ۳ نکته را درباره ارزشهای فردی گفتند:
۱-
ارزشهای فردی چیزی نیستند که با پول عوضشان کنیم.
۲-
به هر کشوری برویم یا هر شغلی عوض کنیم یا در هر صنعتی وارد شویم، باز هم به همان ارزشهای محوری پایبند هستیم.
۳-
به عزیزان و فرزندان و مخاطبان و مشتریان و به تمام جامعه هم توصیه میکنیم به همان ارزشها پایبند باشند.
با این تعریف، این سوالها میتوانند برای شناخت ارزشهای فردی موثر باشند:
- دوست دارید فرهنگ عمومی افرادی که با ایشان کار میکنید چگونه باشد؟
- ترجیح میدهید منابعی که برای زندگی موفق لازم دارید، از کجا تامین شوند؟
- معیارهای شما برای دوستی چیست؟
- الگوهای شما با چه ویژگیهای اخلاقی برجستهای شناخته میشوند؟
- یک روز که حوصله ندارید، چه نیرویی به شما انگیزه حرکت میدهد؟
- دوست دارید صد سال دیگر با چه ویژگیهای شخصیتی از شما یاد کنند؟
- اگر فقط یک چیز را در کسری از ثانیه میتوانستید به دست آورید، آن چیز چه بود؟
در پاسخ دادن به این سوالها سعی کنید انشا بنویسید. یعنی هم پاسخ هر سوال را بنویسید، هم به کلیات اکتفا نکنید و تا جایی که میتوانید، به جزئیات اشاره کنید. پرداختن به جزئیات کمک میکند به دلایل محوریتر هر پاسخ خود فکر کنید و در حین این عمیق شدن، به ارزشهایی که همیشه در هر شرایطی به آنها پایبند هستید، پی ببرید.
گام ۲: نوشتن بیانیه ارزشهای فردی
نهایتا شما ممکن است به یک لیست ارزشهای فردی برسید که مرتب کردن و اولویت دادن به آنها برایتان راحت نباشد، یا حس کنید که ترتیب و اولویتی ندارند و همگی ارزشهای بنیادین شما هستند. مثلا:
- قضاوت نکردن
- سختکوشی
- مهربانی
- شادی بخشیدن به دیگران
- صلح
چنین لیستی را اگر در مقابل یک کودک از یک کشور دیگر هم بگذارید، احتمالا تصدیق خواهد کرد که به همین ارزشها پایبند است!
اما این ارزشها در همه شرایط باید بر هر چیز دیگری مقدم باشند. فرض کنیم در بیانیه ارزش فردی خود، سختکوشی را به عنوان ارزش محوری درنظر بگیرید و بیانیه را حول آن شکل دهید. حالا اگر به ثروت مطلوب خود برسید، آیا باز هم سختکوشی میکنید؟ اگر پاسخ شما به این سوال منفی است، پس احتمالا بین ثروتمندی و سختکوشی، ثروتمند شدن به ارزشهای محوری شما نزدیکتر است…
همین مثال را بگیرید و بیانیه خود را با مصادیق دیگر موفقیت بیازمایید. انقدر این کار را تکرار کنید، تا به متنی برسید که جای هیچ تردیدی نمیگذارد. این متن را طوری نگارش کنید که به شما انگیزه بدهد و مشتاق باشید که هر روز، فعالیت خود را با خواندن آن آغاز کنید.